بدون تصویر
ناشناس
13:02 - ۱۴۰۳/۲/۶

چطور از خانواده‌ای پر از دعوا جدا شویم؟


دخترم ۳۶ ساله از زمانی که یادم میاد تو خانواده مون اختلاف و دعوا بین پدر و مادرم بود تا ما بزرگ شدیم کم کم به سمت ما هم کشیده شد و بچه ها این وسط فقط قربانی شدن و پدر و مادر همدیگه رو تخریب و انگار یار کشی می کردن....گاهی مادرم مقصر بود چون بلد نبود چطوری با مرد رفتار کنه و از طرفی پدرم که حالت دیکتاتوری داشت اما بسیار هردوشون ساده هستن بین مردم متأسفانه. الان که من به این سن رسیدم حالم از زندگی مشترک به هم میخوره و اون فرقی که بین بچه ها پدرومادرم گذاشتن الان داره خودشو نشون میده و یک خلا عمیقی درونم بوجود اومده که حس می کنم هرچه سریعتر ازشون جدا بشم و مستقل زندگی کنم اعصاب آروم تری دارم اما هیچوقت نمی بخشم شون بخاطر تمام حسرت ها و کاستی هایی که برام گذاشتن.خسته ام از زندگی نمیدونم چیکار کنم یخورده آرامش بگیرم.لطفا اگر راهکاری می دونید بفرمایید
81

نظرات کاربران

(7 نظر)
  • بدون تصویر
    S.n
    09:38 - ۱۴۰۳/۲/۶
    همه شرایط حاضررا بپذیر و خودت و اونارو ببخش. ب پیشرفتت فکر کن. ب علایقت ب آرزوهات فکرکن.

  • تصویر Hanieh
    09:51 - ۱۴۰۳/۲/۶
    سلام دوست عزیز,تقریبا همه ادما چنین مشکلاتی رو کم و بیش توی زندگی تحربه کردن چون طبق امار بیش از 80% خانواده ها ناکارآمد هستن اینکه بدونین فقط شما نیستین که چنین شرایطی رو دارین کمی میتونه مرهم بشه اما قطعا درمان نیست! توی پست های قبل اشاره های زیادی هم مستقیم هم غیر مستقیم به این موارد و روش های حل مشکلاتی از این دست شده بخونید بهتون کمک میکنه اول از همه پذیرشه, و مقصر ندونستن خودتون و حتما باید سواد و اگاهی شخصی خودتون رو بالا ببرید(قطعا بررسی طرحواره ها و درمانشون رو باید جدی انجام بدین, و به عنوان مقدمه مقاله هایی در مورد محرومیت عاطفی یا هیجانی بخونید خیلی بهتون کمک میکنه) همین که میدونین چه چیزایی بهتون اسیب زده و علاقه مند به تغییر هستین یعنی قدم اول رو برداشتین بعد از این باید به فکر جبران این کاستی ها و خلأ های احساسی باشید,راه قطعی و سریع و ساده ای داره که صحبت کردن با خودتون(ذهنتون)هست,هر چیزی که نیاز دارید رو به خودتون بگید و به خودتون عشق بورزین,به خودتون دلداری بدین و حامی خودتون باشین,اشتباهات و کم و کاستی های خودتون رو هم بپذیرین و سعی در رفعشون داشته باشین این کارا به سرعت حالتون رو عوض میکنه فکر کنم توی پست های قبل یکی از دوستان به در اغوش کشیدن کودکی خود رو گفته باشن,در موردش تحقیق کنین و واقعا این رو بارها و بارها برای خودتون مرور کنین و خود کودکتون رو حمایت کنین(من شنیدم که این تمرین یکی از موثر ترین درمان هاست) یه مشاور حاذق به خوبی راهنماییتون میکنه و مسیر رو براتون روشن میکنه,در اصل خودتون هستین که خودتون رو درمان میکنین اما قطعا باید روان درمانگر خوب و ماهری رو انتخاب کنین و اینم حتما در نظر داشته باشین که خودتونو سرزنش نکنین,اینکه پدر و مادرتون یا هر کسی که اسیب رسونده بهتون رو نبخشین چیز بدی نیست و شما بی رحم نیستین(به صورت ناخوداگاه این میتونه حس عذاب وجدان بده به شخص)شما حق دارین که ناراحت باشین و حق دارین که احساساتتون رو ارزشمند بدونین چون واقعا هست و نباید بخاطرش حس بدی به خودتون داشته باشین مانع بزرگی برای درمانه...

  • بدون تصویر
    Dark_AngeL
    13:19 - ۱۴۰۳/۲/۶
    کار، حرفه و علاقه‌ی خودت رو پیش بگیر و به عنوان یه خانم 36 ساله زندگی مستقل خودت رو به دور از همچین آسیب‌هایی بساز❤️

  • بدون تصویر
    simorgh
    08:33 - ۱۴۰۳/۲/۷
    منم ۲۸ سالمه و واقعا دیگ احساس میکنم نمیتونم با خانواده زندگی کنم ولی واقعا شرایط مالیش رو ندارم اونم در تهران و خانوادمم اجازش رو نمیدن مخصوصا که الان۴ تا بچه ایم و خواهرمم داره جدا میشه خونه ماست مستاجریم و هزارتا دردسر ولس عمیقا درکتون میکنم که از یه سنی ب بعد واقعا نمیشه با خانواده زندگی کرد خوش ب حال هر کی ک شریک زندگی خوب نصیبش شد و از خانواده جدا شد

  • بدون تصویر
    MeHDi
    08:37 - ۱۴۰۳/۲/۷
    برنامه وویس تو امریکا داشتم میدیدم امکان نداشت شرکت کننده دختر تا سن۲۲ باشه توش، مجرد! ینی بلا استثنا همه متاهل و پسرا تا ۲۵ نهایتا همه متاهل و صاحب فرزند و خانواده! کی تحصیل کردن کی کار پیدا کردن کی منزل جدا گرفتن؟ من نمیدونم ما الگوی زندگیمون ایرانی اسلامیه یا اونا؟ قطعا مشکلات اقتصادی معیشتی عامل این تفاوته البت ما امنیت داریم❤️ بنظر منم دیه از ۱۸سالگی ب بعد فقط ارتباط مستمر اما نه تمام وقت با خانواده خوبه! و انسان نیاز داره حتی اگ زندگی مشترک نداشته باشه مستقل زندگی کنه، اما...

  • بدون تصویر
    moslem
    09:10 - ۱۴۰۳/۲/۷
    اکثر متولدین شصت توی خانواده های پر جمعیت و با پدر مادرای کم سن و سال بزرگ شدیم یعنی پدر و مادر تو سن 30سالگی سه چهار تا بچه داشتن با حداقل امکانات و ازدواج های سنتی و همه آسیب دیده هستم یکی کمتر،یکی بیشتر پس به دوش کشیدن کینه فقط خسته ترت می‌کنه اگه توان استقلال داری مستقل شو و گذشته رو رها کن تا حداقل آینده رو از دست ندی تنها و درست ترین راه رها کردن و قوی شدنه

  • تصویر Zani Bakafsheahani
    06:55 - ۱۴۰۳/۲/۸
    انقدر این حرفهای شما به زندگی من و خاهرو برادرام شبیه هست که یه لحظه شک کردم نکنه خواهرم اینارو نوشته .....ما از خونه پدری بدلیل ازدواج و کار و ....جداشدیم ولی هرموقع میریم خونه پدری هنوزم داستان تلخ ادامه داره ....و بدتر هم شده چون سنشون رفته بالا و مادر هنوزم از هیچ لحظه ای برای بدگویی از پدرم غفلت نمیکنه ...در مقابل پدرم هم خسته شده و با اینکه بازنشسته اس خودشو بیرون مشغول کارکرده و فقط شبهامیادخونه ...وقتی میریم اونجا ...هممون غمگین میشیم .. خونه اشون قشنگ زندگیشون مرفه تنشون سالم ولی دو تا دل شکسته و خشمگین تواون خونه اس ...‌چندباربه مادرم گفتم طلاق بگیر ...ولی خب دیگع بلدنیست تنهایی چجوریه وانگار از سرلجبازی نشسته اونجا تا پدرمو دق بده .... از طرفی ام دلم میخاد پدرم دوباره ازدواج کنه و طعم شیرین زندگیو بچشه ... ما که رفتیم ازاون خونه ولی هنوز بمب و ترکشها به ماهم میخوره و من خودم شخصا تواین سن یه آسیب دیده واقعی هستم ....هیچکدوم رغبت رفتن به اون غمکده رو نداره چون بودن ما فقط آتش رو از زیر خاکسترمیاره بالا .... دلم برای هردوشون میسوزه ....دو آدم تباه .

    شما هم میتوانید رایگان و ناشناس مشکلتان را با اهالی آرامش در میان بگذارید. انتشار پست
رایگان و ناشناس مشکلتان را در اهالی در میان بگذارید.