بدون تصویر
ناشناس
15:23 - ۱۴۰۳/۹/۲۰

چطور با استرس مادر شدن کنار بیام؟


خانم ۲۳ ساله ام‌ به تازگی مادر شدم و یه فرزند ۲ ماهه دارم‌ سر زایمان که به انتخاب خودم سزارین بود بسیار اذیت شدم و از طرفی نداشتن شیر کافی و شیرخشک دادن به فرزندم هم بسیار از لحاظ روحی اذیتم کرد و بعد از عمل هم با عوارض زیادی مثل حبس ادرار و تهوع شدید و بی میلی به غذا و اضطراب شدید ناگهانی در طول روز مواجه شدم که هنوز هم گاهی باهامن. اما مشکل اصلی من ۲ تا چیزه اول اینکه اصلا بچه داری و زندگی کردن با وجود بچه رو بلد نیستم و دائما نگرانم😭😭استرس تمیزی و نظم خونه تمیزی و نظم خودم و پخت و پز و همچنین رسیدگی به همسر همه اینا به شدت برام سخته جوری که اصلا نمیدونم دارم چیکار میکنم و مورد دوم اینکه همسر من به شدت بچه دوسته و حتما ۳ تا فرزند میخواد و هرچقدر اصرار میکنم چندبار رابطه ای که بعد از عملم داشتیم جلوگیری به صورت طبیعی بود چون همسرم قبول نمی‌کرد از قرص یا کاندوم استفاده کنیم اما من نه از نظر جسمی و نه از نظر روانی آمادگی ۳ عمل سزارین و بزرگ کردن ۳ فرزند رو ندارم‌ و از اون آزاردهنده تر اینکه آدم محکمی نیستم و مادرم دیسک کمر و تنگی نخاع دارن و خواهرانم هم نمیتونن کمکم کنن و نمیتونم روی اونها هم حساب کنم و همه اینا از من یه آدم همیشه غمگین مضطرب ساخته خواهش میکنم اگر تجربه ای دارید نکته ای بلدید یا راهنمایی میتونید ازم دریغ نکنید خیلی به کمک احتیاج دارم.
128

نظرات کاربران

(13 نظر)
  • بدون تصویر
    bahar
    08:28 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    وای خدا صبرت بده بعضیا واقعا نفهمن امید. دارم بچه اول به قدری دهنشو سرویس کنه که خودش سیر بشه

  • بدون تصویر
    ms_monajb
    08:37 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    عزیزم تبریک میگم بهت می‌دونم روزای سختی و میگذرونی ولی مطمئن باش یه ذره که بزرگتر بشه شیرینی هاشو هم بهت نشون میده کلی خانم در حسرت مادر شدن و تجربه ی همین احساسن به خودت زمان بده مطمئن باش بهتر میشی الان خودت از همه چی مهمتری نه غذا و نه نظم و ترتیب خونه با این ک سخته ولی سعی کن هرروز برای خودت وقت بذاری دوش بگیر خودتو آراسته کن لباس خودتو نی نی رو عوض کن تا کمی حال روحیت بهتر بشه از نگرانی هات به همسرت بگو صحبت کن بگو درکم کن و نیاز به حمایتت دارم مشاوره اگه برید ک خیلی خوبه میبینی قبول نمیکنه خودت قرص بخور بنظرم

  • بدون تصویر
    mah0657
    08:41 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    دوست عزیز ، الان که تازه زایمان کردی و این حالت‌ها طبیعیه تنها نیستی …همه خانوم‌ها همینن بعدم همسرتون الان که از شما ۳ تا بچه نمیخاد !!! چندسال که گذشت و خودتم آمادگی داشتی اونوقت میتونین به بچه های دیگه فکر کنین چو فردا رسد فکر فردا کنیم ! از الان غصه ۳ تا بچه رو میخوری که چی !!! بعدم همین بچه ایی که الان خدا بهتون داده ی عده ایی حسرت یک تار موشو دارن تو مراکز ناباروری هر روز آزمایش میدن تا بتونن بچه دار بشن ناشکری نکن که خدا قشنگترین نعمتشو بهت داده … نگران این حالت‌ها هم نباش میگذره لازمه با یک مشاور صحبت کنی و اینکه همسرت تو کارهای خونه بهت کمک کنه تا کم کم به شرایط جدید عادت کنی موفق باشی

  • بدون تصویر
    AyPython0_0
    08:41 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    سلام. درسته بچه اول همیشه سخته تا حدودی دوره یادگیری و گذارن هستش . اینو مطمئن باش اولش سخته یواش یواش عادت میکنید! دارین به خودتون سختی میدید منم با سن کمک خواهرام رو میشه گفت تقریبا خودم بزرگ کردم بخاطر همین میفهمم و درک میکنم ولی امیدوارم بدونی ک فقط نیازه یذره صبور باشی اگه وسواسی هستی سعی کن بری مشاوره برای درمان ! اگه هم نمیتونی بری سعی کن با مشغول کردن خودت با نوزادت عادت وسواسی بودن رو بزاری کنار! درسته مهم شوهر و نوزاد کوچولوته نیاز نیست به خودت اونقدر سختی بدی ک خودت رو هم فراموش کنی. شوهرت 3تا بچه میخواد؟ تازه این اولیشه تا دوتای دیگه کلی زمان هست و وقت ممکنه 3سال دیگع باشه ممکنه4یا حتی6سال دیگه باشه از الان غصه اونو میخوری؟ خواهر من سعی کن خودت رو پای خودت وایسی شوهرت هست هواتو داره به فکر اینکه مادرم و خواهرام نمیتونن بیان کمک نباش این تویی ک باید ی عمر خونه ت رو بچرخونی منم پدرم عاشق بچه ست با اینکه 5تا دختریم هنوز هم میگه کمه! امیدوارم موفق باشی قدم نورسیده هم مبارک آرزوی بهترین ها رو براتون دارم 🍀

  • بدون تصویر
    Zbzb701
    08:49 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    تبریک میگم انشاالله پر رزق و برکت باشه همه ما این روزها رو گذروندیم و بدتر اینکه ممکنه حتی تا ۲ سال باهات باشه یکم باید بیخیال نظم و انضباط خونه باشی مطمئنا شوهرتم درک میکنه و گیر نمیده بهت که چرا خونه تمیز نیست و... زمان بده به خودت همه چی درست میشه بعد از اینکه هورمون ها به حالت عادی برگشت متوجه میشی دوباره بچه میخوای یا نه الان خیلی زوده تصمبم گیری به خصوص که هنوز کاملا دوره نقاهت نگزشته با اینکه رایجه ولی سزارین یک عمل سنگین محسوب میشه چون ۷ لایه بریده و بسته میشه حداقل ۴ ماه احتیاج به استراحت داری

  • بدون تصویر
    Mina
    09:28 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    سلام عزيزم من وقتي پيام شما رو خوندم تماما درك كردم چي ميگين چون خودم به خاست همسرم نه به خاست خودم دو تا بچه شير به شير دارم خيلي روزاي سختي فرزند اول چون مادر بيتجربه است خيلي سخت ميگذره مخصوصا وقتي كمك نداشته باشي عزيزم اين روزا خيلي سخت ميگذره سعي كن با مشاور صحبت كني بعد واقعا مني كه خودم رو تميزي خونه حساس بودم ميگم وقتي وقت ميكني بخاب و استراحت كن اين روزا ميگذره اما اگه واسه خودت سخت بگيري هم سخت تر ميگذره هم روت خيلي تاثير بدي ميزاره از خدا واست صبر و ارامش واينكه بچت اروم باشه ارزو ميكنم بعد اشتباه نكنن خودت قرص بخور و پيشگيري كن چون واقعا تا اين يزرگ نشده و امادگي نداشته باشي دومي با اومدنش به كل خانواده اسيب ميزنه

  • بدون تصویر
    ✿♥◔͜͡◔ ***** ◔͜͡◔♥✿
    09:56 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    سلام عزیزم. نگران نباش و زیاد به خودت سختی نده .منم بچه هامو تنهایی بدون کمک بزرگ کردم هم خواهر داشتم هم مادرشوهر و .... کمک نمیکردن . ولی من قوی شدم . شما هم به خودت و نی نی رسیدگی کنید و زیاد نگران تمیزی و مرتب بودن خونه نباشین. از شوهرتون کمک بگیرید . زندگی کردن با بچه کم کم دستتون میاد . همه اولش براشون خیلی سخته . و نگرانن . ولی شیرینی مادر شدن به همین زحمت هاست😉😊😊😊بچه که تازه میاد نظم از بین میره😁 ولی بعد مدتی اوضاع اروم میشه. برای شیر خشک دادن هم نگران نباشید خداروشکر کنید که میتونید شیر خشک بخرید . خواهر شوهرم شیر نداشت به سختی هم پول شیر خشک فراهم میشد براش . خلاصه بگم مثل برق و باد میگذره فقط شاد باش و از داشتن نی نی لذت ببر .

  • بدون تصویر
    notttttteparvazfa
    10:32 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    سلام عزیزم، مامان یه دختر شیطون ۱۴ ماهه بهت تبریک میگه. منم بچه اولمه و کاااااملا درکت میکنم. تا حدود سه ماه اول که زندگیم آشفته بود،بچه کولیک داشت خواب نداشت و نگرانی شیر خشک و خستگی و ضعف بدنی خودم و .... حتی بچم ۱۰ روز بیمارستان بستری کردم وخیلیییی سخت بود. تا حدود شش ماهگی یه خورده اوضاع بهتر شد و کم کم شروع کردم به خودم میرسیدم. کلاس نظم شرکت کردم و ویس گوش میکردم و بهم کمک کرد. از شش ماه به بعد تا الان با پیوستگی ولی آروم آروم رسیدگی‌های به خودم و زندگیم بیشتر شده و داره دستم میاد چه بکنم. هر ماه آرایشگاه سعی میکنم برم،یک روز در هفته کار میکنم و آخر هفته ها اکثرا بیرون مریم مثلاً یه پاساژ مثل ایرانمال که بچه رو با کالسکه راحت ببرم و اتاق مناسب تعویض و شیردهی داشته باشه. قضیه شیر خشک هم دیگه برام کمرنگ شده . فقط هنوز ارتباطم با همسرم مثل قبل نیست که باید براش بیشتر وقت و انرژی بزاریم. شبت پیش می نی می‌خوابم و همین مشکل ساز شده. عزیزم حتما مکملای لازم رو استفاده کن مرتب و سعی کن غذا داشته باشی . فعلا اینا مهمترین موارد هست روزهای بهتری در راهه 😍🌹🌹🌹🌹🌹😊

  • بدون تصویر
    ایمان
    11:53 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    مادر شدنت مبارک عزیزم🌹 روزهای خیلی سختی رو میگذرونی و باید به خودت حق بدی. اصلا آسون نیست. حرفهای اصلی رو دوستان زدن. اولویت رو بگذار روی خودت و فرزندت تا وقتی چند ماه دیگه بگذره و خواهی دید که کنترل اوضاع رو به دست میگیری. من یه ابرو کاشتم هنوز بعد از دوماه جای زخمم درد میکنه😂شما که دیگه ماشاالله یک عمل سنگین انجام دادی. چه بسیار بچه ها که با شیر خشک بزرگ شدن الهی شکر و ماشاالله همه سالم و سرحال. حتما کمک بگیر. لطفا بنویس چه کمکهایی میتونی از اطرافیان بگیری. وقتی بنویسی ذهنت مرتب میشه. از مادر و خواهرها بخواه آشپزی کنن. کارگر مرد بیار حداقل ماهی یکبار خونه رو تمیز کنه و ترجیحا خودت با بچه برو بیرون و همسر گرامی با کارگر باشن. با همسر اتمام حجت کن فعلا تا یکسال به بچه دوم فکر نکنین و تمام عشق و حواستون به وجود همین اولی باشه. بعدش خدابزرگه. اگر دوست داشتی تلفنی گپ دوستانه بزنی خوشحال میشم مثل یک خواهر کنارت باشم.❤️

  • بدون تصویر
    ژاله
    13:51 - ۱۴۰۳/۹/۲۰
    اوووو،حالا کو تا بچه سوم،سزارین فقط دوبار انجام میشه،تازه اولی سخته چون چیزی بلد نیستی،بعدش راه میوفتی،من دوتا بچه توی شهر غریب بدنیا اوردم وخودم تنها بزرگشون کردم،زیاد بهش فک نکن،چشم هم بزاری گذشته وگوگولی نازت ❤️بزرگ شده

رایگان و ناشناس مشکلتان را در اهالی در میان بگذارید.