بدون تصویر
ناشناس
06:35 - ۱۴۰۴/۱/۳

چطور محدودیت‌های خانواده را هندل کنم؟


سلام به همگی امیدوارم حالتون خوب باشه من دخترم ۲۲ سالمه مشکلی که دارم اینه که کلا خانواده من هیچ تفریحی ندارن یعنی همیشه خونه ایم حتی عید و با دوست و آشنا هم قطع ارتباطیم بعد من همیشه میگم بریم بیرون بگردیم یا بریم مسافرت پدرم میگه بیرون چیزی برای دیدن نداره حتی یه خرید ساده هم نمیریم بعد از اون طرف مادرم هم حوصله اش نمیکشه و همه اینا در صورتی که پدر و مادر من اصن سنی ندارن یه برادر کوچک هم دارم اونم مثل پدر و مادرم شده بعد وقتی می‌خوام خودم برم مادرم میگه خطرناکه و نمیذارم بری بیرون وقتی هم میگم اجازه بده با دوستانم برم میگه نمی‌خواد بری چیکار کنی یا انقدر حالمو میگیره پشیمونم می‌کنه یه بارم با دوستم رفتیم بیرون با اجازه خودش انقدر زنگ زد که اعصابم ریخت بهم و همش استرس داشتم که زود برسم خونه واقعا دارم کلافه میشم ممنون میشم اگه راهی به دهنتون میرسه بهم بگید همش زندگیم شده درسسلام به همگی امیدوارم حالتون خوب باشه من دخترم ۲۲ سالمه مشکلی که دارم اینه که کلا خانواده من هیچ تفریحی ندارن یعنی همیشه خونه ایم حتی عید و با دوست و آشنا هم قطع ارتباطیم بعد من همیشه میگم بریم بیرون بگردیم یا بریم مسافرت پدرم میگه بیرون چیزی برای دیدن نداره حتی یه خرید ساده هم نمیریم بعد از اون طرف مادرم هم حوصله اش نمیکشه و همه اینا در صورتی که پدر و مادر من اصن سنی ندارن یه برادر کوچک هم دارم اونم مثل پدر و مادرم شده بعد وقتی می‌خوام خودم برم مادرم میگه خطرناکه و نمیذارم بری بیرون وقتی هم میگم اجازه بده با دوستانم برم میگه نمی‌خواد بری چیکار کنی یا انقدر حالمو میگیره پشیمونم می‌کنه یه بارم با دوستم رفتیم بیرون با اجازه خودش انقدر زنگ زد که اعصابم ریخت بهم و همش استرس داشتم که زود برسم خونه واقعا دارم کلافه میشم ممنون میشم اگه راهی به دهنتون میرسه بهم بگید همش زندگیم شده درس و گوشی کلاس هم ثبت نام کردم بیرون ولی موقته زود تموم میشه و گوشی کلاس هم ثبت نام کردم بیرون ولی موقته زود تموم میشه
53

نظرات کاربران

(4 نظر)
  • بدون تصویر
    Shivaasgari7
    01:49 - ۱۴۰۴/۱/۳
    سلام عزیزم وقتت بخیر من خودم این مشکل و دارم و برعکس پدر مادرم اهل بیرون رفتنن ( ۲۷ سالمه ) عقل من میگه تا حدی بهشون حق بده که نگرانت باشن و بپذیر که سبک زندگیشون باهات فرق میکنه و برای اینکه اجازه بدن بری ریز ریز برو. تایمای کوتاه برو و برگرد هی کم کم عادتشون بده ولی در عین حال مراقب خودتم خیلی باش ، خونه دوستایی که تازه آشنا میشی نرو به پسرا اعتماد نکن ، برو پاساژ برو کتابخونه برو کافه ، کم کم عادت میکنن و میپذیرن همه چی اولش سخته

  • بدون تصویر
    AyPython0_0
    02:33 - ۱۴۰۴/۱/۳
    سلام وقتت بخیر منم همسن خودتم۲۲سالمه مادرم از اونایی بود که می‌گفت من تا ازدواج نکردم بیرون نرفتم و.... مم تغییرش دادم یدفعه ۳سال پیش رفتم شاغل شدم تا همین ۲الی۳روز پیش که زدم بیرون میدونی میتونی با کتابخونه شروع کنی،با کار شروع کنی. میدونی من چیکار کردم ؟سه روز به دی ماه رفتم مشهد با تور.میدونی قبلش چیکار کردم ؟چند بار پشت سر هم چند روز تکرار کردم میخوام برم مشهد میخوام برم با تور می‌خوام برم. آخرش بلیط رو گرفتم و موندن تو عمل انجام شده البته میدونستن هیچ کاری هم نمیکنم😁😐 (اعتماد رو پیدا کرده بودن) بنظرم سعی کن یواش یواش بهشون بگی و باهاشون صحبت کنی درسته میدونم میترسن ،خیلی خطرناکه تنها زدن بیرون اگه ندونی چی به چیه. ولی یواش یواش بهشون بگو به قول دوستمون با زمان های کوتاه شروع کن اول کار... بگو مثلا خودشون ببرنت کتابخونه شب باز بیان دنبالت و یواش یواش .... همه چی به خودت بستگی داره،سطح خانواده ها متفاوته،دیدگاه ها هم متفاوته...

  • بدون تصویر
    💯✌️
    11:21 - ۱۴۰۴/۱/۴
    سلام! به نظر می‌رسه که وضعیت شما پیچیده و اذیت‌کننده است. گاهی وقت‌ها خانواده‌ها به دلایل مختلف ممکنه از تفریحات و بیرون رفتن جلوگیری کنند، ممکنه دلایلش نگرانی برای امنیت یا عدم علاقه به تغییرات باشه. اما در عین حال، شما هم حق دارید که بخواهید تفریح کنید و از زندگی لذت ببرید. اول از همه، بهتره با پدر و مادر خودتون به صورت آرام و منطقی صحبت کنید. شاید بهتر باشه که این صحبت‌ها رو در زمانی که همه راحت هستند و استرس ندارند انجام بدید. توضیح بدید که نیاز به فضای بیشتری برای تفریح و تجربه‌های جدید دارید و این موضوع می‌تونه باعث رشد شخصیت شما بشه. شاید هم با کمی تلاش و توضیح، نگرانی‌های اون‌ها کمتر بشه. در مورد اجازه دادن برای بیرون رفتن با دوستان، می‌تونید از روش‌هایی مثل برنامه‌ریزی دقیق‌تر استفاده کنید. مثلاً برای مادرتون بگید که کجا میرید، با کی هستید و چه زمانی برمی‌گردید. این کار می‌تونه احساس امنیت بیشتری براشون ایجاد کنه. شاید کم‌کم بتونید اعتماد اون‌ها رو جلب کنید. همچنین شاید بخواید فعالیت‌هایی پیدا کنید که هم‌زمان هم با خانواده انجام بشه و هم از زندگی خودتون لذت ببرید. مثلاً یک برنامه ساده برای یک گردش کوتاه یا یک فعالیت مشترک ممکنه کم‌کم نظر پدر و مادرتون رو تغییر بده. در آخر، این که فقط زندگی شما به درس محدود نشه هم مهمه. پیدا کردن زمانی برای خودتون، حتی اگر فعالیت‌های کوچیکی مثل پیاده‌روی یا رفتن به یک کافه باشه، می‌تونه به شما کمک کنه تا احساس کنید که در زندگی تون توازن بیشتری دارید.

  • تصویر Mnsr
    17:33 - ۱۴۰۴/۱/۷
    من میزارن برم ولی وقتی برمی‌گردم آنقدر اخم میکنن و غر غر که هر چی تفریح کردم حرومم بشه

    شما هم میتوانید رایگان و ناشناس مشکلتان را با اهالی آرامش در میان بگذارید. انتشار پست
رایگان و ناشناس مشکلتان را در اهالی در میان بگذارید.