ناشناس
21:53 - ۱۴۰۳/۸/۲۲
چگونه از وضعیت دشوار زندگی رها شویم و مسیر جدیدی پیدا کنیم؟
دخترم ۲۹ سالمه؛ مشکلم اینه که خیلی چیزا برام طولانی شده، خستم کرده و صبرم تموم شده؛ نمیخوام به بقیه بگم، میگن غر میزنه چون اینا غر نیست؛ اینا احساساتیِ که روهم تلنبار شده و من نمیدونم دیگه باید باهاشون چیکار کنم. از اونجا که یادم میاد، درگیر مشکلات مالی بودم. از سن ۱۸ سالگی کار کردم، درس خوندم، بالا و پایین کشیدم؛ همش کارمندی کردم چون نیاز به پول ثابت داشتم. شغلمو عوض کردم و حرفه جدید یاد گرفتم. خیلی توش حرفهای نیستم چون باید زمان بگذره، ولی خب کاملاً یادش گرفتم. از کارمندی و مدام دنبال شغل مناسب بودن و تکرار و روزمرگی خسته شدم. حقوقمم زیاد نیست، خیلی که بگم واسه حقوقش ادامه میدم. از طرفی کلی قسط دارم. محیط کاری که کار میکنم رو دوست ندارم. کوچیکه، استیبل نیست، مدام رئیس با کارمنداش دعوا میکنه و اونا میرن. حقوقمو دیر میدن و همش درگیرن چون خانوادگیه و کلاً ۵ نفر هستن. گفتم آخر آبان درمیام چون نمیتونم دیگه ادامه بدم. یک سالی هست اینجام. از طرفی انقدر مصاحبه میرم یا شرکتهایی که میخواهم زنگ نمیزنن یا شرکتها داغونه. از طرفی تو دوستام و لینکدین میبینم چجوری کسایی که سن و استعدادشون کمتر از منه، چه سامسایی دارن و حتی دوره کارآموزیشونم تو جاهای بزرگ و خوب شروع میکنن! بعد من فقط باید دوام بیارم دنبال شرایط! دوست دارم ظهرا بدون اجبار تو جایی بودن تو خیابونا باشم. دوست دارم مثلاً وسط هفته برم شمال! خانوادمون شلوغه، درگیر بیماری پدر و طلاق خواهر و خونه مستاجری که به هیچ عنوان نمیتونم توقع مالی داشته باشم! تراپیستم میگه تو فوکوس میکنی به شرایط منفی! آخه انقدر این شرایط منو له کرده که دیگه فرصتی برای دیدن بقیه نیست! هیچ رابطه عاطفی عمیقی نداشتم. کیسهایی که پیشنهاد دادن هم باب میلم نبودن، خیلی خسته و تنهام. داروهای افسردگی اعتیاد میآوردن و بعضیاش حال جسمیمو بهم میریختن. خسته شدم. انقدر بهم میگن صبور باش، شرایط همه همینه، اینطوری نیست و دردم برام بزرگه. چون خیلی سختی کشیدم، همه جوره، توانم تموم شده. 😞
127
نظرات کاربران
(4 نظر)