بدون تصویر
ناشناس
18:12 - ۱۴۰۳/۶/۳۰

اضطراب در روابط عاشقانه: شک و تردید بعد از کنکور


سلام دخترم ۱۹ سالمه. دو سه سالیه که با پسری همسن خودم توی رابطم و از اول عاشق هم بودیم و شرایط سخت کنکورو باهم دیگه گذروندیم. آیندمون رو توی ذهنمون باهم چیدیم و قرار شد درکنار هم بسازیمش تا بتونیم رابطمون رو جدی کنیم. من سال اول رشته ای که میخواستمو قبول شدم ولی اون یک سال دیگه هم خوند. من توی کل این مدت توی این فکر بودم که بعد از کنکور خیلی همه چیز بهتر میشه و به همین امید میگذروندم. ولی از تیر امسال که دیگه تموم شد و ازاد شدیم با وجود اینکه شرایط از قبل بهتر شده و بیشتر همدیگه رو میبینیم، من مدتیه به شدت اضطراب گرفتم و حتی به جدایی فکر کردم و احساس میکنم حسم مثل قبل نیست و کم شده یا دائم مقایسش میکنم با دیگران. درحالی که هیچوقت فکر نمیکردم اون حس عاشقانه کم بشه.دو ماهی میشه که اضطراب شدید دارم و اصلااااا ارامش ندارم.درحدی که دائما درد قفسه سینه دارم و تپش قلب. نمیدونم چیکار باید کرد. تغییر مود دارم توی حسم راجع بهش. هم تصور زندگی بدون اون برام سخته و هم زندگی با اون. دچار وسواس فکری شدم توی مسئله ای مثل ظاهرش یا آیندمون. اون آدمیه که به شدت عاشق منه و حتی تا آستانه جدایی رفتیم که گفت من نمیخوام هیچوقت رابطمون تموم شه. حتی فکر جدایی هم براش عذاب اوره. ولی من حتی نمیدونم آیا واقعاً دوستش دارم تا بتونم از پس سختی های آینده بربیام یا نه. باهاش بیرون که میرم حالم خوبه ولی وقتی پیشم نیست و ازم دوره دوباره همون افکار سراغم میان. زندگی برام زهرمار شده. ممنون میشم راهنماییم کنید
115

نظرات کاربران

(6 نظر)
  • تصویر Hanieh
    11:59 - ۱۴۰۳/۶/۳۰
    سلام ممنون از لطفی که به من نشون دادین🙏 نظر من اینه که این نوسانات احساسی بسیار طبیعیه و مخصوصا در اوایل جوانی بیشتر حس میشه شاید به این دلیل که احساسات جدید در انسان شکل میگیره و به مرور چند سال اینده این تردید ها کمتر ازار دهنده میشه برای اکثر افراد پس از این مسئله فرار نکن,هر چی بیشتر فرار کنی و دست و پا بزنی بهت سخت تر میگذره و بیشتر هم در تردید و حس بد بلاتکلیفی فرو میری شک و تردید هم یه چیز طبیعیه تا وقتی شک نکنی هرگز راه حل یا شرایط بهتر و تغییرات مورد نیاز و ... دیده نمیشه, به نظر من شک در هر چیزی شروع خودشناسی بیشتره تغییر و تردید رو بپذیر و بخاطرش عذاب وجدان نداشته باش اما بخاطرش به خودت فشار مضاعف وارد نکن سعی کن با تغییر و تحولات همراه بشی مثل یه سریال که تماشا میکنی و بارها مسیر داستان عوض میشه و راه حل های متناسب با شرایط هم پیدا میشه به نوعی درد و درمان با هم معنا دارن و هیچوقت یکی به تنهایی دیده نمیشه با خودت صادق باش خواسته ها و داشته ها و نیاز هات رو در رابطه عاطفی بنویس و دقیق بهشون فکر کن ببین دقیقا در درون خودت از کجا حست سرچشمه گرفته و چرا به این ویژگی ها علاقه مندی, چرا از نبودش میترسی و چرا به دوست داشتنش شک کردی و با وجود این اطلاعات تمایل داری این رابطه چطور پیش بره کم کم و به مرور زمان مسائل خود به خود برات شفاف تر میشن و بهتر میتونی تصمیم بگیری در این مدت هم سربسته به اقا پسر بگو که داری به مسائل مهم بینتون فکر میکنی اما طوری نگو که احساس ناامنی کنه و به تکاپوی نگه داشتنت بیوفته,شاید باعث بشه کمی هم از هم فاصله بگیرید از طرفی دوست ندارم بد بینانه نظر بدم اما این حرف هایی که میگه بدون تو نمیتونه و... شاید صرفا حرف باشه,صحت و اعتبار این حرف ها رو هم خودت بهتر از هر کسی میتونی بسنجی البته با چشم پوشی از علاقه ای که بهش داری اضطرابت طبیعیه, و تو با تمرکز روی خودت و دیدگاه های شخصیت میتونی مدیریتش کنی فقط نیاز به مداومت داره تا بهتر موضوع رو ببینی و حل کنی در این راستا اگه با ارامش و تمرکز پیش بری احتمالا اقا هم باهات همراه میشه و با صداقت بیشتر و هیجان کمتر میتونه احساساتش نسبت به شمارو بسنجه فکر میکنم این رو به عنوان نکته اخر باید در نظر بگیرم که نتیجه رو با توجه به اضطراب الانت تصور نکن, بدون پیشبینی و انتظار هیچ نتیجه ی دلخواه یا غیر دلخواهی پیش برو و به خودت یاداوری کن که وقتی با فکر و منطق تصمیم بگیری هیچ نتیجه ای برات ازار دهنده و مضطرب کننده نیست و آینده روشن و شفافه فارغ از هر نتیجه ای موفق باشین امیدوارم نظرم مفید باشه

  • تصویر alih70442
    12:35 - ۱۴۰۳/۶/۳۰
    سلام دوست من، امیدوارم هرجا هستی سلامت باشی. با خوندن متنتون این که چقدر تحت فشار روانی هستید رو کاملا حس کردم. بنظرم احساساتی که الان داری تجربه میکنی کاملا طبیعی هست، چون رابطه اتون طولانی مدت هست و خب در این مدت اتفاقات زیادی افتاده مثل همین کنکور دادن و رفتن به دانشگاه که خودش مرحله جدیدی از زندگی هست. یه نکته ای وجود داره، آدم تو زندگی وقتی عاشق یک نفر هست، اشتیاقی که وجود داره در طول زمان بالا و پایین میشه. و این اصلا به معنای از بین رفتن علاقه شما به فرد مقابلتون نیست. بلکه به این معناست که رابطه تون به سطح عمیق تری رسیده. یه جایی اشاره کردی که دچار تردید شدی نسبت به ظاهرش و آیندتون، باید بگم آینده برای همه ناپیدا و تاره. اگر در حال تحصیل در دانشگاه هستی، احتمالا با کیس های جدیدی آشنا میشی که باعث میشند که دست به مقایسه بزنی. باید دقت کنی که هر کدوم از این کیس ها دفترچه جدیدی هستن که باید باز هم 2 الی 3 سال دیگه اونها رو بخونی. پیشنهاد میکنم در این باره تنهایی فکر نکنی، و حتما با شخص سومی هم مشورت کنی، اگر مشاور باشه که چه بهتر. و نکته آخر، حتما این احساساتت رو صادقانه با فرد مقابلتون در میان بزارید. بالاخره این رابطه دوطرفه هست و اولین کسی که میتونه بهت کمک کنه همون فرد مقابلت هست. چند خطی که نوشتم، نکاتی بود که به ذهنم میرسید. آرزو میکنم تو زندگی ثابت قدم باشی.

  • بدون تصویر
    Shaer
    13:38 - ۱۴۰۳/۶/۳۰
    سلام عزیزم، بنظرم اگه بخاطر ظاهرش دودل شدی و وقتی باهاش وقت میگذرونی خوشحال و راضی هستی و از نظر رفتارش اوکیه، بهت احترام میذاره و بخاطرت تلاش میکنه و ...، اگه کات کنی احتمال پشیمون شدنت خیلی زیاده، خیلی افراد هستن که از نظر ظاهر عالی هستن ولی حتی یه دقیقه کنارشون آرامش نداری و این ظاهر خوب اصلا ارزشی نداره ادمین گروه درست گفتن، دقیقا باید با خودت صادق باشی، و بهتره بنویسی چیا میخوای و علت دودل شدنت رو پیدا کنی ببینی قابل رفع شدن هست یا نه، و اگه به این نتیجه رسیدی که نمیخوای باهاش ادامه بدی صادقانه تمومش کن، دوره ناراحتی که بعدش برای هردوطرف پیش میاد بهتر از اینه که از سر اجبار یا دلسوزی ادامه بدی

  • بدون تصویر
    .
    15:34 - ۱۴۰۳/۶/۳۰
    سلام اینقدر سخت نگیر ته دلت یه ناراحتی ازش دیدی انگار که هم می خوایش هم نمی خوایش با خودت رو راست باش و دلیل ناراحتیت رو جویا شو و یه چیزایی رو برای خودت روشن کن تا به نتیجه ی بهتر برسی یه جمله هست که میگه: مقایسه دزدِ خوشبختیه، اگه خودت رو با دیگران مقایسه کنی، دیگه هیچ وقت خوشحال نیستی...

  • تصویر Alihoseinzadeh
    16:08 - ۱۴۰۳/۶/۳۰
    سلام وقت بخیر شما در سن ۱۶، ۱۷ سالگی ، بدون تجربه، بدون شناخت، بدون درک معیارهای یک رابطه و حتی نیازهای اولیه خود و آن آقا وارد یک رابطه ای شدید که اساس آن هیجانات نوجوانی و میل به شناخت جنس مخالف بوده تا پایه نهادن یک ارتباط مفید هدفمند. امروز که وارد جامعه شدید و در محیط دانشگاه اساتید و هم کلاسی ها و سال بالایی ها را که جذاب تر، خوش برخورد تر، مودب تر، محترم تر ،ثروتمندترو از نظر شما در کلاس اجتماعی بالاتری هستند را میبینید، ناخودآگاه در ذهن جوان شما مقایسه شکل میگیرد و حالتی که به آن اشاره فرمودید ناشی از همین مورد است. لذا اولین توصیه به شما این است که حتما و در اسرع وقت ابتدا فرادا و در صورت تجویز به همراه آن آقا نزد مشاور رفته و ادامه یا قطع ارتباط را به توصیه ایشان انجام دهید. دومین توصیه به شما بعد از کسب نظر مشاور تمرکز بر روی درس و پیشرفت تحصیلی بدون توجه به افراد و اشخاص پیرامونی در اجتماع است. این حالات و احساسات فقط شما را از هدف اصلی دور کرده و عمر و جوانیتان را تباه میکند. ۱۹ سالگی سن مناسبی برای شروع یا ادامه هیچ رابطه ی احساسی ای نیست، حتی در صورت تجویز مشاور به ادامه ارتباط بهتر است که آن را به شدت محدود کنید تا تمرکزتان از بین نرود. به شما و تمام جوانان عضو این سایت و کانال وزین صراحتا عرض میکنم که دوست پسر، دوست دختر، شوهر، زن و عشق و عاشقی را همیشه میتوان تجربه کرد، لکن بهتر است آن را زمانی تجربه کنید که بلوغ فکری، تحصیلی، مالی، عاطفی و اجتماعی رسیده باشید تا برای داشتن شما تلاش کنند. موفق باشید

  • بدون تصویر
    BitaShahm
    11:08 - ۱۴۰۳/۷/۶
    با سلام رشد عقلی و مطالعه و بیشتر شدن سن دیدگاه آدم رو نسبت به آدم ها تغییر میده. این چیر نگران کننده ای نیست که به خاطرش مضطرب بشید. به نظر من واسه هیچ چیز عجله نکنید ، نه واسه ی به هم زدن رابطه نه واسه ی جدی کردن رابطه با اون آقا. حساسیت در ایشون ایجاد نکنید. کمی خودتون رو به مسیر رود بسپرید ، با هم صحبت کنید، بیرون برید. و منتظر باشید تا خودتون هم درباره ی احساس تون نسبت به ایشون به تثبیت و نتیجه ی قطعی برسید.

    شما هم میتوانید رایگان و ناشناس مشکلتان را با اهالی آرامش در میان بگذارید. انتشار پست
رایگان و ناشناس مشکلتان را در اهالی در میان بگذارید.