اهالی آرامش

سلام به اهالی آرامش پسرم و 24 سالمه من تو یه استارتاپی کار میکنم، از اوایل که من بهش اضافه شدم تا الان روزای سختی داشتیم ولی الان کم کم بعد از دوسال داره به ثمر میشینه و درآمدمون خوب میشه. مشکلی که من دارم مدیرمون(یعنی همون فردی که بنیانگذاری کرده) هستش. آدم خیلی خوبیه، به همه ی بچهایی که این دو سال بودند سهام داده و شریکشون کرده تو این مدت که اوضاع مالی شرکت خوب نبوده هیچ وقت حقوق بیشتری از بقیه برنداشته و همیشه همه هم اندازه حقوق میگرفتند. آدم صادق و درستکاریه و کاملا بهش اعتماد داریم. ولی مشکلی که باهاش داریم حرف زدن و اخلاقشه: - به شدت تند حرف میزنه، با حرف زدنش آدما رو اذیت میکنه، مثلا جلوی جمع انتقاد میکنه یا حتی تحقیر میکنه، مثلا غذای چنتا از بچها یه روز دیر رسید و تو جمع بهشون گفت یه غذا رو نمیتونی مدیریت کنید؟ و... - معتقده که همه باید خیلی سخت کار کنند و همه استرس دارند برای گرفتن مرخصی و به موقع رسیدن و... - توی ریز جزئیات همه دخالت میکنه و یه جوری شده که قدرت تصمیم گیری ازمون گرفته شده، یعنی یه مسئله ای پیش میاد میگیم بریم ببینیم فلانی چی میگه همون کارو بکنیم و خودمون نمیتونیم تصمیمی مستقل بگیریم چون میدونیم بعدا ممکنه جلوی جمع بیاد و ضایع مون کنه و جر و بحث کنه باهامون . کلا هر دو سه ماه یه بار طاقت همه مون تموم میشه و شروع میکنیم به خود خوری، و معمولا یه صحبت یا حتی دعوا میکنیم باهاش و دوباره دو سه ماه خوب میشه و بعد دوباره همون اوضاع سابق. خیلی خسته شدیم از این وضعیت، از طرفی کلی اینجا زحمت کشیدیم و نمیتونیم ولش کنیم، از طرفی اعصابمون آرامش نداره. خیلی ممنون میشم اگر بهم کمک کنید، یا اگر خودتون تجربه ی مشابهی ندارید این پیام رو به دست کسی که فکر میکنید تجربه مشابه داره برسونید که کمکم کنه