ناشناس
21:01 - ۱۴۰۳/۸/۸
چگونه با بیاحترامی و مشکلات در زندگی زناشویی مقابله کنیم؟
سلام،
خانمی هستم ۳۵ ساله. به همسرم علاقهای ندارم، خیلی اذیتم میکنه؛ به همهی خانوادهام بیاحترامی میکنه، اخلاق بدی داره و فقط شخصیت من رو تخریب میکنه. بعد، روز بعد انگار نه انگار، سر صحبت رو باز میکنه و اصلاً بابت حرفها و کاراش عذرخواهی نمیکنه. هر کاری هم میکنه، فرداش دعوا راه میاندازه. به خاطر همین دیگه خوبیهاش برام اهمیتی نداره؛ این دل شکستنها باعث شده دیگه هیچ دلیلی برای خوشی در این زندگی نداشته باشم.
خیلی دلم گرفته. توی خونه میمونم، نه مهمانی میاد و نه ماشین داریم که بتونیم جایی بریم. اینقدر داغونم که هیچ دلخوشیای ندارم. مادر همسرم رو هیچ وقت نمیبخشم بابت این تربیتش، جگری از من خون کرده که دیگه انگیزهای برام نمونده. متأسفانه توی دانشگاه هم از طرف استادم پیشنهاداتی داشتم و بارها بهشون فهموندم که اهل این چیزها نیستم، اما با این بیمحبتیهای همسرم، نمیخوام به بیراهه کشیده بشم. الان نمیدونم دارم تاوان چه کاری رو پس میدم و وای به حال اینکه خدایی نکرده خیانتی هم بکنم. خیلی دوست دارم با کسی درد و دل کنم تا این درد خالی بشه، اما نمیتونم با مادرم یا کسی دیگه صحبت کنم؛ همش میگن تحمل کن.
خسته شدم، خدایا پس چرا صدای منو نمیشنوی؟ خواهش میکنم اگه دلتون به ازدواج نبود، به اجبار بقیه ازدواج نکنید؛ یک عمر پشیمونی و عذاب مثل من دارید. ببخشید که ناراحتتون کردم، دلم خیلی پر بود و اینجا تا حدودی تونستم بگم تا شاید کمی سنگینی قلبم کم بشه.
131
نظرات کاربران
(11 نظر)خیلی دلم گرفت ،وقتی متن شما رو خوندم.... این روزا ،کم و بیش ،برا اکثر خانومها پیش میاد... به تدریج مثل خودش باش.... سعی کن خودتو ،سرگرم کنی،هیچ چیز مثل یه درآمد مستقل ،مرد گستاخ را به زانو در نمی آورد. ساعاتی از روز را به خودت و تفریحات خود اختصاص بده. خدا نسل اینجور مردها ،رو از رو زمین برداره
سلام. یک کتاب هست به اسم 《انسان در جستجوی معنی》اثر دکتر فرانکل. به همه ی بزرگوارانی که خیلی در زندگی سختی و بی مهری کشیدن پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونن. یک سبک درمانی برای کنار آمدن با رنج های زندگی داره ایشون. پی دی اف رایگان کتاب هم موجود هست. کتاب دیگری هست به اسم 《طریقت تسلیم》اثر هاوکینز. یک مقدار سنگین تره البته. این کتاب هم یاد میده که چگونه با مشکلات روبرو بشیم. در هرصورت، ضمن ابراز همدردی صمیمانه با شما، توصیه میکنم که اصلا و ابدا سمت خیانت نرید. خیانت همه چیز رو خیلی خیلی بدتر از اینی که هست میکنه. بنظرم همسرتون خودش از نوعی مشکلات روان رنج می بره و آسیب دیده هست متاسفانه. توصیه میکنم باهاش مدارا کنید. از اینکه اذیت میشید باهاش صحبت کنید. مهربانانه و صریح. بهش بگید که دلتون ازش شکسته. یک مشاور خوب ممکنه بتونه بهتون کمک کنه. برای خودتون برنامه بریزید، کتاب بخونید، پیاده روی برید، و ... اگر فرزند دارید، با بچه ها بیشتر وقت بگذرونید و اونها رو بیرون ببرید. امیدوارم خداوند شکیبایی، امید، شادی و آرامش رو نصیبتون کنه.