ناشناس23:01 - ۱۴۰۳/۱۱/۱۵از استرس مصاحبه کاری چطور خلاص بشم؟سلام به اهالی خوش قلب آرامش امیدوارم حالتون خوب باشه و آرامش داشته باشید دخترم 22 سالمه و دانشجوی ترم آخر لیسانس هستم مشکلی که دارم اینه دنبال کار میگردم ولی رزومه که میفرستم جرات رفتن به مصاحبه رو ندارم یعنی همش استرس میگیرم میگم نکنه محیطش برای یه خانم مناسب نباشه نکنه خدایی نکرده اتفاقی بیوفته و از طرفی آشنایی ندارم که واسطه بشن برای کار به نظرتون با این ترسم چی کار کنم ؟ یه مدت هم میگفتم با رفیقی چیزی میرم مصاحبه ولی فهمیدم که حتی یه رفیق هم ندارم فقط تو دوران خوشی باهام بودن و تو این روزای سخت فکرشون تو کار خودشونه ممنون میشم اگه پیشنهادی دارید لطف و محبت کنید دلسوزانه بهم بگید با تشکر از همگی 7 19
ناشناس10:56 - ۱۴۰۳/۱۱/۱۴چجوری پولمو از همکار پررو پس بگیرم؟خانومی ۳۹ ساله هستم. در محیط کار یک خانومی هست که منشی ماست و خیلی منو سوژه میکنه و یکبار که از سوپرمارکت، سفارش دادیم، دنگ خودش رو حساب نکرده، بقیه همکارها همون لحظه واریز کردند ولی این به روی مبارک خودش نمیاره. همیشه باهاش خوشرو بودم، مطلقه هست و ۲ تا بچه داره. ولی برادر و داییش هم توی همین شرکت کار میکنند و خانوادش هواشو دارن. میخوان بدونم چطور پولم رو از این آدم پررو پس بگیرم. 3 12
ناشناس21:16 - ۱۴۰۳/۹/۲۴دانشجو هستم، میخواهم در کنار درس کسب درآمد هم داشته باشم.سلام دخترم ۲۴ ساله. دانشجو خوابگاهی هستم میخام کنارش کار هم بکنم، اما میترسم شکست بخورم. تقریبا از ۱۸ سالگی میخام مستقل بشم، خودم خرجیمو دربیارم. همیشه ترس مانع شده البته حتی نمیدونم چه کاری خوبه و دیر بازده نیست مثلا نمیتونم لاین آرایشی یاد بگیرم چون شهر خودم نیستم از باتجربه ها راهنمایی میخام❤. 5 18
ناشناس20:41 - ۱۴۰۳/۹/۲چگونه ارزش کار و حرفه خود را حفظ کنیم؟سلام دوستان، خانم هستم و متأهل. ابتدا اینو بگم که ممنون از دوستانی که بیریا لطف میکنند، وقت میگذارند و نظرات خودشون رو برای پستهای ارسالی میفرستند. این خیلی باارزشه و قابل احترام🌹. جای دوستانی که قبلاً توی نظرسنجی شرکت میکردند و الان نیستند، واقعاً خالیه. هرجا هستید موفق باشید🙏. من چند وقتی هست که جایی رو اجاره کردم و مشغول شدم، ولی متأسفانه تا رایگان انجام ندی، کسی نمیاد سراغت. ماساژ درمانی انجام میدم. هزینهی اجاره و لوازمی که تهیه میکنم هم بماند: روغنهای مخصوص و دستگاههای مخصوص. از این طرف، دوست ندارم وجه شغلم پایین بیاد و از طرف دیگه باید اطرافیان بدونند که چه شغلی دارم. به قول دوستم، اوایل سخت میگذره و حتی هیچ زنگی از کسی دریافت نمیکنی. من این رو درک میکنم. ولی از دوستان و آشنایانم که به رایگان اومدند و رفتند، کمی دلگیرم. حتی عارشون میاد تبلیغ کنند یا برای یکبار هم شده هزینهای پرداخت کنند. انگار انتظار دارند دوباره رایگان این کار رو انجام بدم. شبها از درد مچ دستم و پاهام خوابم نمیبره. بماند که برخی از دوستانم اصلاً هیچ خبری هم نشد که بیان. فقط زبانی احساس خوشحالی کردند، ولی آدم متوجه میشه که از روی حسادت نمیخوان بیان و موفقیتت رو ببینند. من همهی توکلم به خداست که قطعاً خدا روزی رسونه. ازش بینهایت سپاسگزارم که همیشه توی هر شرایطی، مخصوصاً سخت، من رو تنها نگذاشته و معجزهی حضورش رو به من نشون داده. خدایا شکرت که تو خدایی و هستی کنار بندگانت. هیچ وقت ناامید نمیشم، چون تو حی و حاضر مطلقی. ولی از بندههای قدرنشناسش واقعاً دلگیرم. احساس میکنم دوستی و خوشحالیشون از صمیم قلب نیست و این انرژی من رو میگیره. اگه دوستان راهکاری دارید برای اینکه من هم راحت و صریح هزینهی زحمتم رو بگیرم و توی رودربایستی نمونم، ممنون میشم که راهکارهاتون رو بگید. واقعاً احساس میکنم از اینکه با همه خوشرویی میکنم و هزینه دریافت نمیکنم، اونها کار من رو بیارزش میدونند. میخوام دیگه جدی باشم تا قدر اون روزهایی که بهشون لطف کردم رو بدونند👌. مثلاً خانمی هست که بسیار ثروتمنده، خداروشکر، ولی احساس میکنم از لحاظ افکار بسیار فقیر هستند. به من میگفتند: «من اگه زیاد بیام، باید خیلی کم بگیری که نتیجه بگیرم.» خواستم بگم: «من هر بار میام بوتیک شما، مگه شما رایگان به من(مشاهده کامل) 0 76
ناشناس21:26 - ۱۴۰۳/۸/۲جستجوی کار دورکاری برای دانشجوی ۲۳ سالهسلام، من یه پسر ۲۳ سالهام که دانشجوی یه شهر دور از خونهام. به خاطر اینکه خانوادم توانایی مالی قابل توجهی ندارن، این ترم آخر خوندن برام خیلی سخت شده، چون حتی هزینه خورد و خوراکم هم برام مشکله. خواستم اینجا مشکلمو بنویسم، چون دنبال کار دورکاری میگردم که بتونم کنار دانشگاه انجام بدم. من سئو، پشتیبانی سایت و محتوا نویسی انجام دادم. اگه کسی تو این زمینهها نیاز به همکاری داشت یا کار دیگهای بود که میشد به صورت دورکاری همکاری کرد، خوشحال میشم که بهم بگه. یه کمکی هم برای من حساب میشه. ♥️ 11 25
ناشناس18:09 - ۱۴۰۳/۷/۱۸چگونه میتوان با اعتیاد به الکل و مشکلات خانوادگی کنار آمد؟آقا هستم متاهل 46 ساله متاسفانه بدلیل مسائل مالی پیش امده که عمدتا همه درگیر هستیم ، شدیدا به الکل روی آوردم و این کار با بهانه های متفاوت در خارج از منزل و به تنهائی انجام میدهم ، هیچ لذتی ندارد فقط تبدیل به نوعی عادت شده ، این مورد مهم باعث اختلافات متعددی در خانه با همسرم گردیده و قطعا و کاملا ایشان محق هستند ، چند روز قبل ازشون خواستم حلالم کنند و کمک به حل مسئله بکنیم ، اما از انجائی که از بنده بسیار دلگیر بودند بحث ادامه نیافت و من خانه را ترک کردم ، از مشکل مالی که رخ داده هیچ کس در خانوداه مطلع نیست ، دلیلی هم برای درگیر کردن افراد به این استرس وجود ندارد ، همسرم خانم بسیار بسیار فداکار و با پشتکار می باشد ، مادری خوب برای فرزندان ، اما همه من و فرزندان همیشه یک ترسی از ایشان داریم ، یعنی مطلقا و مطلقا انتقاد پذیر و مسئولیت پذیر نیست ، همین مهم باعث شده که هر دو ما خیلی برای حل مسائل با هم مشورت نکنیم ، برای مدتی پیش یک از عالی ترین مشاوران رفتم و از مسرم هم دعوت کردند برای مشاوره ، در جلسه مشاوره فرزندان ما با دستگاه نوروگرافی تست شدند ، پس از مدتی نتیجه مشاور برالی فرزندان وجود یک خشم پنهان در هر دو بود ، با همسرم مطرح کردم ایشان گفتند مشاورها پول میگیرند تا حرفهای ادمهائی مثل شما را تائید کنند و ایشان به جلسه مشاوره ادامه نداده و همان یک جلسه بود، قبل تر ها هم یک مشاور دیگر را چنان گوشه رینگ نگهداشت که نزد ان مشاور هم بار اول و آخرمان شد ، 15 سال هست ازدواج کردیم ، حدود 7 سال هست بنده در اتاق دیگر می خوابم ، روابط بسیار بسیار محدود حدود 7 سال قبل متوجه شدم با یک آقائی در ماشین تحت عنوان راننده شرکت مکالمات همکار اداری مانند نبود و بلکه مسائل خصوص تر ، در یک از مشاجرات توانستم بدون اطلاع ایشان به اکانتشان دسترسی پیدا کنم ، قبول دارم کار بسیار بسیار بسیار اشتباهی بود، اما نمیتوانستم بی تفاوت به موضوع باشم ، در یکی از مکالمات با دوستانشان دیدم علیرغم داشتن دو فرزند گفته بودند هنوز هم دو نفر آدم حسابی پیگیرم هستند ، و فحاشی پست سر من که به این شکل اقدام میکنم ، اول خانه و .... یک شب پس از خواب بچه ها این موارد را به ایشان نشان دادم ، و موضوع صحبت با راننده شرکت ، سکوت کردند و من فقط به آن یکدفعه بسنده کردم و هیچ وقت دوباره یادآوری نکردم ، بنده از نظر اخلاقی (مشاهده کامل) 9 173
ناشناس15:09 - ۱۴۰۳/۶/۲۳چگونه با تهدید و حمله در محیط کار برخورد کنیم؟سلام دخترم ۳۰ ساله در یک مرکز درمانی کار میکنم ک ۲تا پزشک دارن یکیش خانم یکیش آقا من با پزشک خانم کار میکنم. متاسفانه پزشک آقا ی مدت ی مرد کارتن خوابی ک خانوادش بیرونش کردن و چشماش مشکل داره آوردن این مرکز نگهداری میکنن اولش هممون دلمون براش میسوخت و پیگیر برای خوب شدن چشمم بودیم. اما ب مرور زمان پررو شد.و اینکه تو کارامون دخالت میکرد خطو نشون میکشید هرچقدر هم دکتره آقامون میگفتیم میگفت عیب نداره تحمل کنید عمل کنه مبفرستم بره با بچه هامون ب مشکل بر میخورد پرسنلو بیرون میکردن ن اون آدم بیمار و روانیو تا اینکه سر حرف زدن من و همکارم سر کار در مورد وقت دهی تو اتاق کاره من با صدای بلندددد همکارمو صدا کرد و گفت غلط کردی رفتی تو اتاق پیشش بیا سرکارت من رفتم بیرون گفتم من کارشون داشتم شروع ب فحاشی کرد حمله کرد سمتم ۲تا از مریضامون بودن آقا بود گفت حرفه دهنتو بفهم مرتیکه زورت ب دختر مردم رسیده حمله کرد سمت اون دکتر آقامون همون ک باعثو بانیه بودن این آدمه اومد جدا کرد بعد دوباره ب من حمله کرد با ی میله ک میلیمتری از جلو چشم من رد شد تمام مریضامون گفتن ما دیدیم شکایتم کنی میایم شاهد میشبم من ب همسر و برادرام چیزی نگفتم چون ک میدونستم خونشو میربزنن و دستشون ب خون کثیف این آدم آلوده میشه امذوز خواستم برم سرکارم همکارام زنگ زدن ک نیا با میله جلو در نشسته خانم دکترم زنگ زد ک نیا تا هفته آینده خودم بیام تکلیفو مشخص کنم حالا من راهنمایی میخوام ک چجوری این آدم میتونم بندازم زندان و نابودش کنم مچکرم ک راهنمایی میکنید 3 173
ناشناس10:53 - ۱۴۰۳/۴/۲۱شغلهای مناسب با مدرک زبان برای تابستاندخترم ۱۸ ساله دبیرستانم تازه تموم شده ۲۱ تیر که کنکور بدم وقتم کاملا آزاده و میخوام تا قبل از ورود به دانشگاه مشغول به کار بشم که هم بتونم کم کم مستقل شم و هم با توجه به اینکه رشته ای که قراره بخونم کمی پر هزینه س تو هزینه های دانشگاهم به پدرم کمک کنم. حدودا سه سال پیش مدرک زبان انگلیسی گرفتم دوره IELTS هم شرکت کردم اما چون سنم کم بود وارد بازار کار نشدم. میخواستم علاوه بر تدریس زبان شغل های مناسب دیگه ای بهم پیشنهاد بدید که مقایسه کنم بهترینش رو انتخاب کنم. 5 19
ناشناس14:16 - ۱۴۰۳/۳/۲۳چطور با استرس در محیط کار جدید مقابله کنم؟سلام دختر ۲۷ ساله هستم که در زمینه کاری و تحصیلی خیلی فعال بودم و همیشه برای هدفم نهایت تلاشمو کردم. درسن بیست و یک سالگی کسب و کارم راه انداختم و در ۲۵ سالگی به دلایلی کارمو جمع کردم و ادامه تحصیل دادم و ارشد گرفتم. اطرافیانم همیشه از توانایی و پشتکارم تعریف میکنن ولی من در درونم انگار قبول ندارم. پراز گفتگوهای طولانی در مغزم هستم که سعی میکنم کنترلشون کنم بهم ضربه نزنه. الان موقتا در کتابفروشی مشغول کارشدم استرسم خیلی بالاست بخاطر همین نمیتونم جلوی مدیر کارا خوب انجام بدم. فکر میکنم درموردم افکار منفی داره. همش میخوام قبل اینکه چیزی بشه ازونجا استعفا بدم درصورتی که چندروزه دارم میرم. فکر میکنم تو زندانی اسیرشدم و همه منتظرن منو سرزنش کنن....انرژی روانی ازم میره و خسته شدم با اینکه میدونم اصلا کار سختی نیست ....نمیدونم چکار کنم! دیشب چند نفر اخروقت اومدن دنبال کتاب میگشتن با اینکه زنگزدم به مدیر نتونستم کتاب پیدا کنم اوناهم همش مسخره بازی درمیاوردن اخر در مجموعه بسته شد و پشت در موندیم. زنگزدم پرسیدم دروباز کردن ورفتبم. ازین اتفاق چنان احساس منفی وشرم کردم که تا صبح خوابم نبرد و قرص خوردم ...واقعا نمیدونم با این وضعیت فکریم چکار کنم!!! 6 55
ناشناس11:22 - ۱۴۰۳/۳/۱۶چطور با تهمت رابطه با رئیس شرکت مقابله کنم؟من ۳۳ سالمه و تقریبا ۷ سالی هس تو یه کلینیک بعنوان دستیار کار میکنم. از اولین روز کاریم مسولیت همه کارای اتاق درمان با من بود از تمیزکاری طی کشیدن بگیر تا گزارش دستورات پزشک و رد کردن بیمه ها و کلی کار دیگه ک شامل خرید لوازم ضروری اتاق پزشک و بعضا حتی خود پزشک. تو مدت همکاری گاها پیش میومد ک با خود آقای دکتر برای خرید بیرون میرفتیم و دوستان و آشنایان ما رو باهم میدیدن موقع خرید. جدا از این قضیه بعضی وقتا میدیدم ک بقیه بچه ها بهم حسودی میکردن و میگفتن کم خودتو به دکتر بچسبون در صورتی ک من نه برای تفریح بلکه بخاطر خریدای کلینیک همراه دکتر میرفتم بیرون. این اواخر دکتر با همسرشون ب مشکل خوردن و مهریهشونو گذاشتن اجرا، بچه های کلینیک همش بهم تیکه میندازن تقصیر توعه اینطوری شده. من با آقای دکتر صحبت کردم دکتر گفتن ک موضوع ب تو ربطی نداره ب حرف بقیه گوش نده.راستش من خیلی عذاب وجدان دارم نمیدونم باید چیکار کنم، جواب همکارانو بدم یا بهشون گوش ندم، بعضی وقتا از خودم متنفر میشم و عذاب وجدان دارم 6 26